اتاق 85

شاید اسم اتاق 85 هر ذهنی را به سمتی و سویی ببرد اما این نام رو بعد از خواندن شرح اسم انتخاب کردم. انشالله هرکس مطالعه کرد متوجه می شود...

اتاق 85

شاید اسم اتاق 85 هر ذهنی را به سمتی و سویی ببرد اما این نام رو بعد از خواندن شرح اسم انتخاب کردم. انشالله هرکس مطالعه کرد متوجه می شود...

۲ مطلب با موضوع «شبنوشت» ثبت شده است

25 آبان نود و دو

اتاق 85 | شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۱:۳۸ ق.ظ | ۰ نظر

ساعت دقیقا 00:03 بامداد روز 25 آبان ماه هزارئ سیصد ونود ودو

اینجا شیراز،یه گوشه ای از این شهر شلوغ و پرهیاهو...

تصمیم گرفتم از امشب حاشیه هایی رو به عنوان شبنوشت توی بلاگ بیارم.تا هم خودم اونها رو توی ذهن تثبیت کرده باشم هم اینکه بعد از مدتی با یه گذر از میان آلبوم زیبای خاطرات سرد و گرم روزگارم تجربه ای کسب کرده باشم.از خوب و بد میگم.امیدوارم کسی دلگیر نشه.حتی خودم که بعدا میشینم میخونم هم سرزنش نکنم که چه حرفای باربطو بی ربطی رو زدم.بسم الله...

 

1.25 آبان نود و دو

با انبر دستی و سیم چین دانه دانه سیم های پارچه ها و بنرهای هیئت رو میچید.دلم گرفته بود.اصلا فضای خوبی نداشت خداحافظی و دست تکان دادن با خیمه و تکیه ارباب.حامد و مسعود رو میگم.حامد از بچه های قدیمی هیئت و رفیق فابریک بنده استوتعارف نباشه /اقاست.خیلی پسر باوقار و باعشقی به دستگاه ائمه است.از ابتدای کار هم قرار گذاشتیم معاون برنامه های هیئت باشه.جانشین حاج عباس رییس و بزرگ هیئت ما.مسعود هم که بخاطر یه خاطره زیبا که الان مجال گفتنش نیست بین ماها (بچه های هیئت ) معروف شده بود به مسعود سیبیل.البته الان دیگه سیبیل نمیذاره.خلاصه هرکس به کاری مشغول بود اما دل همه توی یه ماجرا گیرکرده بود.ماجرای کربلا...

امروز صبح دو روز از عاشورا میگذشت.برنامه هیئت هم که تنها دهه اول بود.دیگه باید وسایل و تجهیزات رو جمع میکردیم و انبار میکردیم واسه یک سال دیگه.از پرچم ناز گنبد آقا بگیر تا سیستم صوت وباند و حتی بنرهای هیئت.انصافا صحنه دلگیر بود.امسال محرم مداح همیشگی هیئتمون کاملا عوض شده بود.چون کسی نمیشناسه بنده خدا رو من میگم.امیدوارم خدا از سر تقصیرات هممون بگذره.وقتی افتادم دنبال هماهنگی های برنامه های امسال بنده خدا بخاطر اینکه یازده سال توی هیدت زحمت کشیده بود ونوحه خوانده بود امسال دوست نداشت دیگه بیاد اونجا و قول داده بود واسه جای دیگه.خلاصه مجلس ارباب که زمین نمیمونه...ردیف شد.حالام داره جمع میشه.چه دلگیر.عین غروب آرزوهای زینب...



از قسمت شبنوشت بقیه شب ها رو میشه دید.سر بزنید.

  • اتاق 85

این است خط امام . . .

اتاق 85 | پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۴۸ ق.ظ | ۱ نظر


اگر انقلابى عمل شده بود، فتنه‏ انگیزان به جاى خود مى‏ نشستند

و اما اشتباهى که ما کردیم این بود که به طور انقلابى عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهاى فاسد، و دولت انقلابى و ارتش انقلابى و پاسداران انقلابى، هیچ یک از اینها عمل انقلابى نکردند و انقلابى نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این‏ سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابى عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤساى آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهاى فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤساى آنها را به سزاى خودشان رسانده بودیم، و چوبه‏هاى دار را در میدانهاى بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمى‏آمد. من از پیشگاه خداى متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر مى‏خواهم، خطاى خودمان را عذر مى‏خواهم. ما مردم انقلابى نبودیم، دولت ما انقلابى نیست، ارتش ما انقلابى نیست، ژاندارمرى ما انقلابى نیست، شهربانى ما انقلابى نیست، پاسداران ما هم انقلابى نیستند؛ من هم انقلابى نیستم. اگر ما انقلابى بودیم، اجازه نمى‏دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مى‏کردیم. تمام جبهه‏ها را ممنوع اعلام مى‏کردیم. یک حزب، و آن «حزب اللَّه»، حزب مستضعفین.

 

هشدار به قشرهاى فاسد

و من توبه مى‏کنم از این اشتباهى که کردم، و من اعلام مى‏کنم به این قشرهاى فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جاى خودشان ننشینند، ما به طور انقلابى با آنها عمل مى‏کنیم.

صحیفه امام، ج‏9، ص: 282

  • اتاق 85